Filtrar por género

رواق / Ravaq

رواق / Ravaq

Farzin Ranjbar

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم. _ من فرزین رنجبر هستم.

174 - کنون که بر کفِ گل جامِ باده‌ی صاف است ۰۴۴
0:00 / 0:00
1x
  • 174 - کنون که بر کفِ گل جامِ باده‌ی صاف است ۰۴۴

    «««««می‌بهـا»»»»»

    غزل نمره‌ی ۰۴۴

    مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان


    کنون که بر کفِ گل جامِ باده‌ی صاف است

    به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است


    بخواه دفترِ اشعار و راه صحرا گير

    چه وقتِ مدرسه و بحثِ کشفِ کَشاف است


    فقيه مدرسه دی مست بود و فتوا داد

    که می حرام ولی به ز مال اوقاف است


    به درد و صاف تو را حکم نيست، خوش (دم) درکش

    که هر چه ساقیِ ما کرد (داد) عين الطاف است


    ببُر ز خلق و ز عنقا قياس کار بگير

    که صيت گوشه‌نشينان ز قاف تا قاف است


    حديث مدعيان و خيال همکاران

    همان حکايت زردوز و بورياباف است


    خموش حافظ و اين نکته‌های چون زر سرخ

    نگاه دار که قلابِ شهر صَراف است



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Mon, 27 May 2024
  • 173 - صحن بستان ذوق‌بخش و صحبت یاران خوش است ۰۴۳

    غزل نمره ۰۴۳

    فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات


    صحن بستان ذوق‌بخش و صحبت ياران خوش است

    وقت گل خوش باد کز وی وقت ميخواران خوش است


    از صبا هر دم مشام جان ما خوش می‌شود

    آری آری طيب انفاس هواداران خوش است


    ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد

    ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است

    مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق

    دوست را با ناله شب‌های بيداران خوش است


    نيست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست

    شيوه‌ی رندی و خوش‌باشی عياران خوش است

    از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش

    کاندر اين دير کهن کار سبکباران خوش است

    حافظا ترک جهان گفتن طريق خوشدلی‌ست

    تا نپنداری که احوال جهان‌داران خوش است



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Sun, 26 May 2024
  • 172 - حال دل با تو گفتنم هوس است ۰۴۲

    غزل نمره ۰۴۲

    فاعلاتن مفاعلن فعلان


    حال دل با تو گفتنم هوس است

    خبر دل شنفتنم هوس است

    طمع خام بين که قصه‌ی فاش

    از رقيبان نهفتنم هوس است

    شب قدری چنين عزيز و شريف

    با تو تا روز خفتنم هوس است

    وه که دردانه‌ای چنين نازک

    در شب تار سفتنم هوس است

    اي صبا امشبم مدد فرمای

    که سحرگه شکفتنم هوس است

    از برای شرف به نوک مژه

    خاک راه تو رفتنم هوس است

    همچو حافظ به رغم مدعيان

    شعر رندانه گفتنم هوس است



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Sat, 25 May 2024
  • 171 - اگرچه باده فرح‌بخش و باد گل‌بيز است ۰۴۱

    غزل نمره ۰۴۱

    مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان


    اگر چه باده فرح‌بخش و باد گل‌بيز است

    به بانگ چنگ مخور می که محتسب تيز است


    صراحی‌یی و حريفی گرت به چنگ افتد

    به عقل نوش که ايام فتنه‌انگيز است


    در آستين مرقع پياله پنهان کن

    که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ريز است


    به آب ديده بشوييم خرقه‌ها از می

    (ز رنگ باده بشوییم خرقه‌ها در اشک)

    که موسم ورع و روزگار پرهيز است


    مجوی عيش خوش از دور باژگون سپهر

    که صاف اين سر خم جمله دردآميز است


    سپهر برشده پرويزنی‌ست خون‌افشان

    که ريزه‌اش سر کسری و تاج پرويز است


    عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ

    بيا که نوبت بغداد و وقت تبريز است



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Wed, 22 May 2024
  • 170 - المنة لله که در میکده باز است ۰۴۰

    غزل نمره ۰۴۰

    مفعول و مفاعیل و مفاعیل و فعولن


    المنه لله که در ميکده باز است

    زان رو که مرا بر در او روی نياز است


    خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

    وان می که در آن جاست حقيقت نه مجاز است


    از وی همه مستی و غرور است و تکبر

    وز ما همه بيچارگی و عجز و نياز است


    رازی که بر غير نگفتيم و نگوييم

    با دوست بگوييم که او محرم راز است


    شرح شکن زلف خم‌اندرخم جانان

    کوته نتوان کرد که اين قصه دراز است


    بار دل مجنون و خم طره‌ی ليلی

    رخساره محمود و کف پای اياز است


    بردوخته‌ام ديده چو باز از همه عالم

    تا ديده من بر رخ زيبای تو باز است


    در کعبه‌ی کوی تو هر آن کس که بيايد (درآید)

    از قبله‌ی ابروی تو در عين نماز است


    ای مجلسيان سوز دل حافظ مسکين

    از شمع بپرسيد که در سوز و گداز است



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Tue, 21 May 2024
Mostrar más episodios